جدول جو
جدول جو

معنی تازه جانی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تازه جانی کردن(مُ فَ / فِ صَ)
از نو زنده کردن. مجازاً، مهر و محبت بیحد کردن:
در تن هر مرده دل، عیسی صفت
از تلطف تازه جانی کرده ای.
مجدالدین بن رشید عزیزی (از لباب)
لغت نامه دهخدا
تازه جانی کردن
از نو زنده کردن، مهر و محبت بیحد کردن
تصویری از تازه جانی کردن
تصویر تازه جانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار